دنیای دیوانه ی دیوانه....
گم شدن در گم شدن دین من است...نیستی در هست آیین من است....:)
اذیتم....اذیتم...خیلی خیلی خیلی اذیتم..... این مسابقات دوچرخه هم دیگه شورشو دراورده.... خب اصن این یارو رشته ی من نیست..... من رشتم توی پیسته و این رشته توی کوهه..... اه اه اه نمیخاممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم اذیتممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم و یه ذره آرامش ندارم......:'(:'( ....بدتر از همه....دارم خدارو گم میکنم.....:'(.... :((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((( :-گریه..... معرکست این آهنگ....همدم وقتاییه که هیچ احساسی ندارم.....نه زندگی برام ارزش داره نه چیز دیگه ای...... دانلود: www.s1.picofile.com/file/7684763331/01_Parler_A_Mon_Pere_128_.mp3.html قسمتای مهمش رو پررنگ کردم...زینب....:*نگران نباش...زمان میگذره....:)....دوستت دارم....زینب.... "با پدرم صحبت کنم" اگه تو دنیا فقط دو رنگ وجود داشت.... مثلا فقط بنفش بود و زرد حتی فقط یه زرد و یه بنفش بود یکی حتی کمرنگ و پررنگ هم نبودن. اونوخ وقتی اثاثیه خونه رو میچیدی حتما باید دو رنگ متفاوت کنار هم میبود تا قابل تشخیص میشد. یا اصلن اگه میرفتی توی یه جنگل،در حد لالیگا همه چی استتار شده بود! حالا اصن جنگل هم نه فک کن زمین اتاق بنفشه یه پونز بنفش بیوفته رو زمین صد در صد پات میره روش چون حتی سایش هم احتمالا بنفشه! پس کلا استتاره. پس حس لامسه ی ما قوی میشد و حس بینایی به دردمون نمیخورد خیلی تازه حتما باید حواسمون میبود که اگه یه چیزی رو جایی میذاریم،حتما رنگ متضادش باشه وگرنه دیگه پیداش نمیکردیم. اگه دنیا دو رنگی بود،دیگه ساحل،دریا یا آسمون وجود نداشت.بذا یه مثال ساده بزنم. اگه تو ساحل باشی، و ساحل زرد و دریا بنفش باشه،خب آسمون یا زرده یا بنفش.پس با ساحل یا دریا قاطی میشد!اگرم تو دریا باشی و رنگ ساحل و آسمون یکی باشه،هیچوقت آدما لذت دیدن یه ساحل توی یه دریای پهناور رو درک نمیکردن.... اگه دنیا دو رنگ بود خیلیییییییییییییییییییی اتفاقات دیگه میوفتاد! ....خدایا...شکرت بابت این همه رنگ:) فروردینیا میتونن باعث خوشحالیت بشن مثل مهران مدیری .... میتونن حرف دلت رو بزنن مثل خسرو شکیبایی.... میتونن مغرور باشن مثل محمد رضا گلزار.... میتونن عاشق باشن مثل هایده.... میتونن غیر منتظره باشن مثل داوینچی.... میتونن مخرب باشن مثل هیتلر.... میتونن بخندن در حالی که کوه غمن مثل چارلی چاپلین .... اینا همشون فروردینین عزیز.... وجود یه فروردینی در زندگی هر کس نه تکرار میشه و نه تکراری..!!!! همیشه اولین و بزرگترین اشتباه یه فروردینی زیاد محبت کردنه همین... ما فروردینیا درسته اخلاقمون سگیه ولی مراممون از اون سگی تره ....!!!! فروردینی بودن نه شناسنامه میخواد و نه کارت ملی و نه به فروردین به دنیا اومدنه... هر وقت تونستی در مقابل توهین دیگران سکوت کنی... هر وقت تونستی در مقابل سرد بودنشون گرم باشی!!! اگه تونستی در مقابل نامهربانی های روزگار مهربان باشی!!! اگه تونستی در مقابل این همه خیانت وفادار باشی!!! اون وقت اسم خودتو بذار فروردینی....♥♥♥ به افتخار فروردینیا دست و جیغ و هورااااااااااااااااااااااا!!!!!!!! چرا انقد سینا حجازی خوبه؟!؟!این چ وضشه؟!!!؟:-گریه ی شوق! + من دلم برا شایان(شاگردم)تنگ شدههههههههههههههههههه:((((((((((((((((((((((((((((((( خیلی با استعداد بوووووووووووووود:((((((((((((((((((((((((((((((((((((( + اولین حقوقمو گرفتم.... اصلن نمیدونم چیکارش کنم! من یه جایی ــَم که خوبیامون تو کتابه همیشه ما خریم و گنده مونم خوبه حالش من یه جاییم که همه میخوان سواری بگیرن سر عقیدشون حاظرن از نداری بمیرن من یه جاییم که اسطوره ها آرزو میشن عکس ِ قهرمانا تو اتاقا آویزون میشن من یه جاییم که وطن میشه ارث ِ پدری که به بهونه ی آزادی به هرجا ببری اینجا تابشون با حقیقتا بریده میشه تو اوج ناامیدی دروغ همون امیده میشه اینجا فرهنگ و فقط واسه فرنگ میدونن واسه چش آبیا از سر ِ جنگ رجز میخونن اینجا حرفای ِ سیاسی میشه یه نفس عمیق وقتی بازیچه نباشی میشیم یه عمل کثیف اینجا فک نمی کنن فقط چشما میبینن جلو لنز ِ گوشیا روزی چندتا میمیرن اینجا تاریخ و خون و شهادت از یاد میر همون دستای آلوده به خون از خاک میگه اینجا آزادیا فقط روی ِ مقوا حاظره هرکی مخالفت کنه میشه یه رای ِ باطله اینجا که منم یه گربه ی نره که به توله های ِ خودشم حمله میبره اینجا پول ِ خونو به بوی نون ترجیح میدن اینجا شعارا به نرخ روز تصحیح میشن اینجا عمرا سر ِ عمر ِ گل ِ لاله تلف میشه ایبنجا عقده هامون سر ِ رقیبامون هدف میشه اینجا یاد قدیما همیشه بخیر میشه جهنم می کارن فک میکنن بهشت میشه اینجا عرب که میبینن همه منزجر میشن واسه برگشتن حاجیاشون منتظر میشن اینجا قدرت مردا تو کمر خلاصه میشه تنها دلخوشی زناشونم لباس و کیش ِ اینجا تورم از تعرضم ارجح تر ِ اینجا طول ِ صف ِ حماقت از چین بدتره اینجا بهشت فقط زیر پای مادراست سر گرفتن حق همیشه آخراس اینجا خوشی بزن ِ زیر ِ دل یعنی سیر شدی وقتی دنبال نون شب باشی درگیر شدی اینجا رسوا نمیمونن همه همرنگ میشن دم ِ پرتگاه میرسن همه کمرنگ میشن اینجا قضاوت ِ عدالتم عمومی ِ حتی خنده ی ِ رفیقا واست دروغیه این جایی که منم یه گربه ی نره که به توله های خودشم حمله میبره.... گربه ی نر_جاستینا
"Parler à Mon Père"
Je voudrais oublier le temps
Pour un soupir pour un instant
Une parenthèse après la course
Et partir où mon cœur me pouce
Je voudrais retrouver mes traces
Où est ma vie ou est ma place
Et garder l’or de mon passé
Au chaud dans mon jardin secret
Je voudrais passer l’océan, croiser le vol d’un goéland
Penser à tout ce que j’ai vu ou bien aller vers l’inconnu
Je voudrais décrocher la lune, je voudrai même sauver la terre
Mais avant tout je voudrais parler à mon père
Parler à mon père…
Je voudrais choisir un bateau
Pas le plus grand ni le plus beau
Je le remplirais des images
Et des parfums de mes voyages
Je voudrais freiner pour m’assoir
Trouver au creux de ma mémoire
Des voix de ceux qui m’ont appris
Qu’il n’y a pas de rêve interdit
Je voudrais trouver les couleurs, des tableaux que j’ai dans le cœur
De ce décor aux lignes pures, où je vous voie et me rassure,
Je voudrais décrocher la lune, je voudrais même sauver la terre,
Mais avant tout, Je voudrais parler à mon père..
Je voudrais parler à mon père..
Je voudrais oublier le temps
Pour un soupir pour un instant
Une parenthèse après la course
Et partir où mon cœur me pouce
Je voudrai retrouver mes trace
Où est ma vie, où est ma place
Et garder l’or de mon passé
Au chaud dans mon jardin secret
Je voudrai partir avec toi
Je voudrai rêver avec toi
Toujours chercher l’inaccessible
Toujours espérer l’impossible
Je voudrais décrocher la lune,
Et pourquoi pas sauver la terre,
Mais avant tout, je voudrais parler à mon père
Parler à mon père..
Je voudrais parler à mon père
Parler à mon père
"Talk to My Father"
I would like to forget the time
For a sigh for an instant
A parenthesis after the race
And depart where my heart pushes me
I would like to find again my traces
Where is my life where is my place
And keep* the gold of my past
In the warmness of my secret garden
I would like to pass the ocean, cruise the flight of a gull
Think of all this I have seen and go as well to the unknown
I would like to take down the moon, I would as well like to save the Earth
But before everything else I would like to talk to my father
Talk to my father..
I would like to choose a ship
Neither the biggest one nor the most beautiful one
I would fill it up with images
And with perfumes of my trips
I would like to slow down to take a seat
To find at the hollow of my memory
Voices of those people who taught me
That there is no forbidden dream
I would like to find the colours, the paintings that I have inside my heart
Of this decoration in pure lines, where I see you and I reassure myself
I would like to take down the moon, I would as well like to save the Earth
But before everything else I would like to talk to my father
Talk to my father..
I would like to forget the time
For a sigh for an instant
A parenthesis after the race
And depart where my heart pushes me
I would like to find again my traces
Where is my life where is my place
And keep* the gold of my past
In the warmness of my secret garden
I would like to depart with you
I would like to dream with you
To always search for the inaccessible
To always hope for the impossible
I would like to take down the moon
and why not saving the Earth?
But before everything else I would like to talk to my father
Talk to my father..
I would like to talk to my father
Talk to my father.
دوست دارم گذر زمان رو فراموش کنم
حتی اگه شده برای یه لحظه
مثل توی یه پرانتز بعد از مسابقه
جایی که قلبم پر از هیجان باشه
ای کاش بتونم ردم رو پیدا کنم
تا بفهمم زندگیم کجاست،خونه م کجاست
و جواهر گذشته رو حفظ کنم
در گرمای باغ سری ـم
ای کاش میتونستم از اقیانوس عبور کنم و پرواز طولانی یه مرغ دریایی بر فراز دریا رو تجربه کنم
به همه ی چیزایی که دیدم فکر کنم،به چیزایی که ندونسته واردشون شدم فکر کنم
ای کاش میتونستم ماه رو پایین بکشم و ای کاش میتونستم زمین رو نجات بدم
ولی قبل از هرکاری دوست دارم با پدرم صحبت کنم
ای کاش میتونستم یه کشتی انتخاب کنم
نه اونی که از همه بزرگتره و نه اونی که از همه زیباتره
و بتونم پرش کنم از عکس ها و
عطرهای سفرم
دوست دارم سرعتم رو یه کم،کم کنم تا استراحت کنم
و بتونم قسمت تهی خاطراتم رو پیدا کنم
صدای افرادی رو پیدا کنم که به من یاد دادن
که هیچ رویای ممنوع و غیرممکنی وجود نداره
دوست دارم رنگ ها و نقاشی های درون قلبم رو پیدا کنم
توی این نظمی که رنگ های خالص دارن تو رو میبینم و به خودم اطمینان میدم
دوست دارم ماه رو پایین بکشم و ای کاش میتونستم زمین رو نجات بدم
ولی قبل از هرکاری دوست دارم با پدرم صحبت کنم
دوست دارم گذر زمان رو فراموش کنم
حتی اگه شده برای یه لحظه
مثل توی یه پرانتز بعد از مسابقه
جایی که قلبم پر از هیجان باشه
ای کاش بتونم ردم رو پیدا کنم
تا بفهمم زندگیم کجاست...خونه م کجاست
و جواهر گذشته رو حفظ کنم
در گرمای باغ سری ـم
من میخوام با تو باشم
با تو رویاپردازی کنم
همیشه به دنبال دست نیافتنی ها بگردم
همیشه امید به غیرممکن ها داشته باشم
من دوست دارم ماه رو پایین بکشم
و چرا زمین رو نجات ندم؟
ولی قبل از هرچیزی میخوام با پدرم صحبت کنم
اینجایی که منم یه گربه ی ِ نره
که به توله های ِ خودشم حمله میبره
قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت |